امروز روز من است
به گزارش وبلاگ فروش، ریحانه با پدر و مادر و خواهرش راحله می خواستند به مسافرت بروند. از وقتی فهمیده بود مرتب از مادرش می پرسید: پس کی راه می افتیم؟
وبلاگ فروش ؛ بچه ها-مژگان مهرابی: ریحانه با پدر و مادر و خواهرش راحله می خواستند به مسافرت بروند. از وقتی فهمیده بود مرتب از مادرش می پرسید: پس کی راه می افتیم؟ ریحانه که از انتظار زیاد کلافه شده بود، سرش را از پنجره بیرون کرد و با صدای بلند گفت: بابا! چقدر دیگر باید صبر کنم؟ پدر خندید و گفت: کار من تمام شده است. زودتر بیایید که تا قبل از ظهر برسیم.
ریحانه از خوشحالی جیغی کشید و همراه خانواده اش سوار ماشین شد. ذوق عجیبی داشت. به مادرش گفت: کجا می خواهیم برویم؟
- شهر قم
- خیلی دور است؟
- نه زیاد. تا 2 ساعت دیگر می رسیم
- می خواهیم مهمانی برویم؟ به خانه چه کسی می رویم؟
- مهمانی که نه. برای زیارت حرم حضرت معصومه(س) می رویم.
- حضرت معصومه(س) کیست؟ من را می شناسد؟
- حضرت معصومه (س) خواهر امام رضا(ع) و دختر حضرت کاظم(ع) امام هفتم ماست. وقتی امام رضا(ع) به ایران آمد نتوانست دوری برادرشان را تحمل نمایند و به ایران سفر کردند اما در بین راه مریض شدند و از جهان رفتند.
- خوب بعدش چی شد؟
- مردم حضرت معصومه(س) را در شهر قم دفن کردند و برایش حرم درست کردند. حضرت معصومه(س) وقتی از جهان رفت خیلی جوان بود. برای همین روز تولدش به نام روز دختر نامگذاری شده است. درست مثل امروز.
- یعنی امروز روز من و راحله است؟
- بله، امروز روز شماست. دختر گلم روزت مبارک.
منبع: همشهری آنلاین